آناتومی وفیزیولوژی
بزرگ ترین عضو بدن انسان است که دریک فرد بالغ تا دومتر مربع هم میرسد نقش اصلی در محافظت است که هم محافظت فیزیکی وهم ایمونولوژیک است درتنظیم همواستاز بدن ودر متلبولیسم با دخالت در ساختن ویتامین D مشخص تر است . از سه لایه اپی درم –درم –هیپودرم تشکیل می گردد
اپی درم
اپیدرم که سلول های اپیتلیال به نام کراتینوسیت(92درصد) و بقیه سلول سیستم ایمنی لانگرهانس ولنفوسیت وملانوسیت و... است با تجمع کراتینوسیت فولیکول مو غدد سباسه وغدد عرق (اک رین –آپو کرین) شکل می گیرد کراتینوسیت ها که خود خط اول دفاع هم محسوب میشوند از زیرترین لایه که بازال یا ژرمینال گویند تولید میشوند از سلول استم سل (10درصد بازال) که مولتی پتن شیال هستند (نزدیک به فولیکل مو) واین ژرمینال ها به غشا پایه وصل هستند .
لایه دوم اپیدرم اسپینوس است که این سلول ها با زائده خاری خود موجب استحکام به همدیگر وبه غشا پایه می شوند که با تکامل بیشتر به سطح نزدیکترمی شوند که سلولهای گرانولر (لایه سوم )گویند که فعال هستند در تولید برخی از مواد(سرامید ودیگر چربی ها وپروتین ها وکراتین ) تا این مرحله 14 روز طول می کشد تا با آخرین لایه که کورنیم باشد برسند و14روز هم می مانند تا درقالب چرک در حمام حذف شوند که در سیر تکامل یک خودکشی سلولی (آپوپتوسیس) رخ میدهد که کورنیفیکیشن گویند.
سلول های مختلف اپیدرم پوست
1-کراتینوسیت ها که در ایمنی طبیعی سرشتی (آناتومی وفیزیولوژی شامل مواد ضد باکتری طبیعی ضخامت وکورنی فیک شده ها وباکتری ها خوب کامانسال عادی شرایط دما وPHپوست) وطبیعی قابل ایجاد توسط خودش ودیگر سلولهای موجود
2- لانگرهانس که 3درصد سلول ها دراپیدرم است که نمونه گیری از آنتی ژن (آلرژن ) وبا کمک گیرنده خاص مولکول EGE به عنوان سلول پرزنته (معرفی) کننده آلرزن به تی سل یا ماکرفاز یا دندرتیک سل
3- مرکل سل که نزدیک اعصاب وعدد سباسه وفولیکول مو وهرچند نوعی کراتینوسیت است ولی خاص است بخصوص در مناطق حساس وپر عصب پوست وصورت
4- ملانوسیت ها که در تنظیم سیستم ایمنی نقش دارند وکار اصلی هم تولید رنگدانه
درمیس
درمیس برخلاف اپیدرم چندان سلول ندارد ودو شبکه عروقی که در سطح1- پاپیلاری درمیس گویند که دو برابر اپیدرم ضخامت دارد که اپیدرم به حالت انگشتانه در آن نفوذ میکند عمده حجم درمیس ماتریکس پر میکند که به غشا پایه هم چسبندگی دارد.
رتیکولار درمیس که پایین تر است وده برابر اپیدرم ضخامت دارد وماتریکس ان ضخیم تر است وفیبر زیاد تری دارد 72درصد ماتریکس کلاژن 1و3 است(21نوع کلاژن وجود دارد ) بقیه ماتریکس الاستیک فیبر وپروتوکلاکان است که تا اپیدرم هم چسبندگی ایجاد می کنند
اجزاء درمیس
فیروبلاست که هم کلاژن می سازد هم در ایمنی طبیعی والتهاب کمک میکند درمنطقه پاپیلاری به همراه ماست سل زیاد هستند دو نوع ماست سل داریم یا تریپاز یا کیماز تولید می کنند ماست سل علاوه بر آلرژی در خود ایمنی مثل MS وRAهم نقش دارند ودر دفاع باکتری وپارازیت ورگ سازی وترمیم دخالت دارند ودر ضربه های فیزیکی به پوست وروحی به فرد واکنش نشان می دهند ماکروفاژ ودندریت سل ولنفوسیت های مختلفی چون N K N K T ولنفوسیت T رگ ومحرک هستند
گفتیم دو شبکه بزرگ عروقی در پوست است که در ترمو ریگولاسیون نقش اصلی دارند سلول های اندوتلیوم عروق که درمورد مویرگ وسیاهرگ به نام پری سایت می نامیم هم در همواستاز هم در ایمنی نقش دارند وبخصوص با گیرنده های که دارند در عبور سلول های ایمنی از جدار رگ نقش اصلی دارند
شبکه لنفاتیک قوی در پوست است که علاوه بر دبری ها ماکروملکول ها هم به سمت غدد لنفاوی هر منطقه وسپس به مسیر اصلی تراسیک داکت هدایت می کنند
اعصاب فراوانی در پوست است که شبکه وسیعی در سطح و عمق درمیس دارند هرچند در پاپیلاری درمیس بیشتر هستند اعصاب خارش از درد وسوزش وگرما جدا هستند عمده فیبر C هستند ولی میلین دار هم هست ولی در انتها کاملا لخت هستند تا بهتر عمل کنند واجسامی (کورپوس کل) در پوست به نامهای مایستنر (برای لمس )پاچینی (برای ارتعاش ) ورافینی ( برای کشش ) اعصاب به غدد های عرق (آپوکرین واکراین ) وسباسه وفولیکول مو وارد می شوند نقش غدد عرق وغده سباسه در ایمنی بدن بهتر از فولیکول مو فهمیده اند
اتصال درم به اپیدرم
سه لایه دارد
1-لامینا لوسیدا که همی دسموزم که فیلامنت های است بین غشا سیتوپلاسمی سلولهای بازای وغشا یاپه ولامینین های مختلفی دارد وبه راحتی وسریع می تواند پاره شود
2-لامینا دنسا که همان غشاء یاپه اصلی است که حاوی کلاژن نوع4 است وپرتوکلایکان که پلاگ های لنگری برای فیبریل ها هستند وضخیم است
3-لایه فیبریل که درون هر دو قسمت اصلی است
عمده این اتصال ماتریکس است که منظور همان فیبر ها هستند که ترشحات سلولهای بازL است ویا از فیبروبلاست ها
اعمال ناحیه اتصال
1-محکم نگه داشتن وجلوگیری از جدا شدن اپیدرم
2-دخالت در رشد سلول های مختلف
3- نیمه تراوا بودن
هیپو درمیس
هیپو درم که تجمع چربی است وبه عنوان عایق دما عمل می کند
اِیمونولوژی پوست
دفاع طبیعی پوست : سرشتی است یا القایی
دفاع سرشتی طبیعی
1-نرمال فلورا ها مثل کورینی فرم ها واستاف اپیدرمید س وقارچی به نام ملاسیزی عملشان رقابت با پاتوژن ها است
2-لایه کورنیوم که هرچند سلول بی آب وبی چربی ومرده است (برای رشد باکتری نامناسب) ولی بطور فیزیکی سدی است وحین چرک حمام هم پاتوژن ها دور ریخته می شوند
3-آنزیم ها وپپتید ها وایمونوگلوبین ام (از عرق) فعال در مبارزه با میکروب ها
4-چربی های چون اسفنگوزین واسید چرب آزاد که با تغییر PH جلو رشد باکتری می گیرد وخود هم اساساً ضد باکتری می باشد
5-اسید لاکتیک از غدد اکرین عرق PH را اسیدی می کند
6-دمای طبیعی بدن خود ضد باکتری عمل می کند
دفاع طبیعی القایی
پترن ری کوگنی شن رسپتور یا P R R ازطرف بدن با پاتوژن اسسوسیت مالکولار پترن از طرف مهاجم در ایمنی تداخل دارند
P R R ها شامل تول لیک رسپتور ها –گیرنده مانور وCD1Aوگیرنده لیپوپولی ساکاریر که هم محلول هم اندوسیت(داخل سلول ) وهم درسطح سلول هستند
PAMPها شامل 1-CPG سیتوزین فسفاتید گوانین 2-DNA باکتری ها 3- RNA ویروس انفلوانزا4-لیپوتکوییک اسید گرام مثبت 5- لیپو پولی ساکارید گرام منفی ها6- پپتیدو گلاکان باکتری ها 7-فسفوگلایکان پارازیت ها 8-گلوکان قارچ ها مثل زیموزان قارچی
1- ایتنرلوکین یک که همیشه در کراتینوسیت ها ذخیره است وبا ضربه فیزیکی هم آزاد میشود چه رسد با مواجهه با باکتری وعلت اینکه در اگزما حلقه معیوب خارش – خارانیدن داریم همین است اینتر لوکین می تواند هر 4علامت التهاب را منجر شود که شامل درد- تورم-گرما وقرمزی باشد
کراتینوسیت ها مقادیر زیادی هم PRRدارند که می تواند منجر به بروز PRRها در سطح لوکوسیت ها گردد مقداری از PRRها هم محلول است که به جا های مختلفی خواهند رفت وبه ترکیب با PMR از پاتوژن ها
2-دستور پوسته ریزی وترمیم های مکرر مثل این که در گوارش با ریزش مخاط روده انگل ها دفع می شوند
3-سلولهای نوتروفیل وبقیه بایستی همه تلاش خود قبل از دخالت ایمنی اکتسابی انجام دهند هر وقت که مهاجم وارد پوست می گردد
4-پلی پپتید چون اینترفرون الفا که از کراتینوسیت تولید میشود وضد ویروس است
5-اجزا کمپلمان واپسونین عمل کردن وانافیلوتوکسین عمل کردن وCRP
6-PRRکه ازطرف سلولها وترشحات انها با PAMP از طرف باکتری ها با هم درگیر تا فعالیت های چون فاگوسیتوز رخ دهد ولیزوزم ها مهاجم را نابود کنند البته با سیگنال فرستادن وسیتوزولیک کردن یا اندوسیت کردن هم عمل PRR داریم
مهمترین PRR ها تول لیک رسپتور که موجب کموتاکسی سلول های چون نوتروفیل ومنوسیت ها میشود وگاهی اییوزینوفیل ها در PRR ها از گیرنده مانوز وگیرنده لیپو پولی ساکارید هم نام می برند
ایمنی اکتسابی
در پاپیلاری در میس سلول لانگرهانس فعال شده به جریان لنفاوی وارد تا غدد لنفاوی هم میروند ولنفوسیت ها فعال میشوند وموادی چون TNFαواینترلوکین 1 می توانند بر حسب PRR مربوطه سطح سلول دندریت هاعمل کنند. دندریتیک سلول پل ارتباطی بین ایمنی طبیعی واکتسابی است که آنتی ژن(آلرژن ) به سلول لنفوسیت B یا T تحویل داده می شود تا اختصاصی با آن مقابله شود.
سیر ایمنی اکتسابی
پس ورود لانگرهانس ویا دندرتیک ها به غدد لنفاوی ایمنی اکتسابی وارد عمل میکند که نقش پرزانته (معرفی) کردن آنتی ژن (آلرژن) دارند وسلولهای عمل کننده هم T یاB هستند تولید آنتی بادی می تواند با کمک سلول T یا بودن کمک او باشد بر خلاف گوارش وتنفس در پوست تولید آنتی بادی ها در غددلنفاوی است نه محل التهاب که از راه جریان خون می رسند. در غدد عرق هر 5کلاس ایمونوگلوبیولین دیده میشود ودر غدد سباسه EGA داریم در پوست تولید لوکال IgE نداریم (برخلاف تنفس)
ایمنی اکتسابی به 4 دسته تقسسیم میگردد
سیتوتوکسیسیتی وابسته به آنتی بادی عمده توسط EGG1 وEGAاست یا فیکس کردن کمپلمان وEGAترشحی به عنوان اپسونین البته در نقص مادر زادی EGAمشکلی نداریم زیرا با IGM ترشحی جبران می گردد
IGG4 وEGEبا کمک T هلپر2 واینترلوکین 4 و13 منجر به آلرژی میشوند آنتی بادی علیه دسموزوم وهمی دسموزوم منجر به بیماریهای تاولی ایمنی پوست میگردد گزش حشرات واکنش دارویی وبیماریهای وابسته به اییوزینوفیل وساده تر همان کهیر وانژیوادم وآنافیلاکسی از همین دسته هستند
تشکیل کمپلکس ایمنی دربیماریهای بافت همبند وخود ایمنی در پوست هم رخ میدهد واکنش آرتور
سیتوتوکسیسیتی وابسته به سلول که واکنش مانتو در تست توبرکولین وایجاد گرانولوما در سارکویید سل وپس زدن پیوند واز همه مهمتر درماتیت تماسی
در پوست سلولT عمل کننده –خاطره E وT رگ طبیعی وN Kمعمولی داریم اما سلول لنفوسیت B وNKTنداریم
سلول پرزانته کننده آنتی ژن در پوست شامل لانگرهانس ودندرتیک وماکروفاژ هستند که T Cell مقیم را فعال می کنند یا از جریان خون می آورند زیرا هم عروق هم عصب هم لنفاتیک قوی در پوست هست
نوروپپتیدها سیستم عصبی در ایمنی ذاتی واکتسابی نقش دارد در عملکرد ایمنی ذاتی القایی فوری عملیات شروع ولی در اکتسابی بار اول چند روز طول میکشد واگر خاطره ای در کار باشد یک روز واگر خاطره زیاد تکرار شده باشد زودتر
در ایمنی اکتسابی برحسب نوع T Cell هلپر چهار مسیر می تواند فعال شود(ترجیحا با نگاهی به آلرژی)
الف : فعال شدنT Helper1 که حضور تول لیک 4 (دندریتیک سل ) و شدن لیپو پلی ساکارید باکتریها و تولید اینتر لوکین 12وسپس ایمنی معمولی با تولید E G G وA وM و...
ب : فعال شدن T Helper شماره 17که نوعی مسیر معمولی با کمک گرفتن از اینتر لوکین 23عمل میکند تا امروز چندان شناخته شده نیست
ج :فعال شدن T Helper2 که حضور هیستامین وتول لیک 4 از دندرتیک سل ها با سویچ شدن عمل سلول B به سمت تولید EGE وتولید آلرژی ها وکاهش فعالیت ضد باکتری کراتینوسیت ها (عفونت بر اگزما)
تعریف عام وقدیمی آلرژی که نوعی پر واکنشی اکتسابی(جدید) به مواد بی ضرر وقبلا خنثی که منجر به ایجاد انواع هیپر سنسیتیویتی می گردد
تعریف جدید وخاص آلرژی که واکنشی است که افزایش IGI وهیستامین وافزایش اییوزینوفیل ها داریم با واسطه تی T Helper2 وبه آن عاملی که این را موجب می شود آلرژن گویند
انواع آلرژن ها
1-آتوآلرژن ها (آتوانتی ژن ) که از درون خود بدن هستند وگیرنده FC1ملکول IGE 2- محصولات حیوانی 3- محصولات گیاهی4-عفونت ها 5-مواد تماسی شیمیایی 6-غذا ها 7-داروها 8-ضربات فیزیکی
تقسیم بندی ژل-کمبس که 4نوع است هیپر سنسیتیویتی ها مشخص می کند که یک نوع آن (تیپ1)خاص وآلرژی گویند ولی بیماریهای آلرژی می تواند ترکیبی باشد مثل درماتیت آتوپیک که نوعد 1ونوع 4 است ویا اصلا همه انواع درگیر باشد یا فراتر از این تقسیم بندی باشد
سلول Mass cell
از مغز استخوان منشا می گیرد(تحت تاثیر اینترلوکین 3 وبعد که ساخته شد تحت تاثیر اینترلوکین 5 و9 نمو می کند که این نمو بااینترفرون گاما مهار میشود) ودر ساب اپتلیال همه بدن است ودر پوست تا 10000عدد در هر میلیمتر مکعب آن وجود دارد خیلی علاقه به نزدیک عروق اعصاب وغددها وفولیکول مو دارد دو نوع اصلی دارد که یا کیماز ترشح می کند یا تریپتاز ولی اکثرا هردو تولید میکنند که در پوست وروده ها هستند نوعی که فقط تریپتاز ترشح می کند در روده وتنفس است ونوعی هم که فقط کیماز ترشح میکنند کمیاب هست
ماست سل هم بدون دخالت آلرژن
می تواند ملکول EGE به گیرنده خاص خودش روی سطح خود بچسباند وبیماری دهد وهم مستقیما بدون کمک از T Helper به سلول B بچسبد و EGE تولید کند
ماست سل تولیداتی دارد که غیر از هیستامین وهپارین و......(از قبل ساخته شده ها) شامل فاکتور رشد سلولهای مختلف وسیتوکایین های چون TNFα واینتر لوکین4 ومدیاتور های چربی(لوکوترین پروستاگاندین ها وفاکتور فعال ساز پلاکت ها) که بعد از دستور ساخته میگردند
اعمال ماست سل
1-دفاع علیه پارازیت ها وباکتری ها2- کنترل تونیسیته عروق وتراوایی رگ ها3- نقش در ترمیم ومهار التهاب ورگ سازی4- درک وجواب به فاکتور های ایمولوژیکی مثل EGE و TNFα وانافیلوتوکسین چون CDαو5-درک وجواب به فاکتورهای غیرایمنولوژیکی چون گرما – اشعه UV واسترس های روانی
ماست سل در خود ایمنی چونMS وآر آ نقش مهمی در پاتوژنز دارد
د: فعال شدن T رگ ها که با کمک اینتر لوکین 10 در عمل تحمل (مثل واکسن درمانی آلرژی) نقش دارند در واقع انرژی
مهار وکنترل فعالیت ایمنی
ابتدا گفته شود که سیستم ایمنی وسیستم عصبی تعامل فعالی با هم دارند ودر تقویت ومهار همدیگر خود را تنظیم می نمایند التهاب ناشی از درگیری سیستم ایمنی با پاتوژن لازم است متوقف شود تا هم همواستاز جدید جایگزین شود هم ترمیم وایجاد بافت گرانولیشن داشته باشیم به طرق زیر
1-نبودن مهاجم یعنی فعال نشدن PRRپس نه ایمنی ذاتی القایی نه اکتسابی در کار نخواهد بود
2-انتی گونیست اینترلوکین1از کراتینوسیت ها ترشح میشود
3-TGBFβ از خود ماکروفاژ موجب مرگ سلول های فاگوسیتوز کننده میگردد وهمین ماده از Tرگ ها موجب مهار
T Helper می گردد
4- تجمع خارج سلولی آدنوزین و... موجب کاهش التهاب
5-اینترفرون Ɣ مهار T Helper2
6-اینترلوکین 10 مهار T Helper1
7-آپوپتوز لانگرهانس ونوتروفیل و..
8-تولارنس که یا توسط تی سرکوبگر ویا بی جوابی سلولهای T (آنرژِی)